معرفت الله

موضوعات سیر و سلوک،آخرالزمان،عرفان و...

معرفت الله

موضوعات سیر و سلوک،آخرالزمان،عرفان و...

معرفت الله
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

دکتر استرنج ا و 2

پنجشنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۱، ۰۴:۳۵ ب.ظ

 

 

شخصیت « دکتر استرنج » نخستین بار در دهه ی 60 میلادی در کتاب های مصور کمپانی مارول متولد شد و بعدها توانست خود را به عنوان یک شخصیت محبوب مطرح نماید. بسیاری از کارشناسان و علاقه مندان به دنیای کتاب های مصور معتقد هستند که شخصیت دکتر استرنج به جهت منش و داستانی که برای او در نظر گرفته شده، خیلی شباهتی به اَبَرقهرمانان دیگر مارول نداشته و بیشتر می توان به جای جنگ آوری، مفاهیم اخلاقی را در داستان او جستجو نمود.


از زمان انتشار خبر ساخته شدن یک فیلم سینمایی براساس این شخصیت، بسیاری از افرادی که اطلاعی از وجود این شخصیت نداشته یا طی سالهای اخیر آن را فراموش کرده بودند، دوباره نام دکتر استرنج را زنده کردند و به صدر لیست خبرگزاری ها رساندند تا اَبَرقهرمان احیاء شده مارول بتواند سهمی همانند همکارانش در سینما بدست آورد. دکتر استرنج ( بندیکت کامبربچ ) پزشک جراح متخصص اما به شدت مغرور است که اهمیت چندانی به وجدان خود نمی دهد. او که از دانش و وضعیت با ثبات خود مطمئن است، بر اثر تصادف به شدت مجروح شده شده و عصب حرکتی دستانش را از دست می دهد تا بزرگترین بحران زندگی اش به سراغ او بیاید. استرنج حالا دیگر قادر به حراجی نیست و از طرف دیگر نمی تواند این وضعیت را تحمل نماید. از این رو تمام توانایی هایش را بکار می گیرد تا بتواند به دانشی دست پیدا کند که عصب دستانش را بازگرداند و در این راه متوجه می شود که در منظقه ای دوردست فردی وجود دارد که می تواند او را نه با چاقوی پزشکی بلکه آزادی روح و سپس جسم، درمان نماید. او بدین منظور نزد وی می رود اما... یکی از ویژگی های داستان « دکتر استرنج » همانطور که اشاره شد، داستان نسبتاً متفاوت و نحوه روایت فیلم به شمار می رود که برخلاف دیگر اَبَرقهرمانان مارول نظیر مرد عنکبوتی، هالک و کاپیتان آمریکا ، خیلی داستان ساده و پیش پا افتاده ای را مطرح نمی کند تا در پایان بهانه ای برای درگیری بزرگ داشته باشد. اینبار قهرمان داستان به جای آنکه بر فراز خیابان ها و آسمان خراش های نیویورک حضور داشته باشد، به شرق می زند و تحت تعالیم رزمی و روحی قرار می گیرد که تا حدودی آموزش های نئو در قسمت اول سری فیلمهای « ماتریک » را تداعی می کند که البته در اینجا چاشنی تخیل سهم بیشتری از « ماتریکس » داشته است. دیگر ویزگی که « دکتر استرنج » را از آثار مارولی تا حد زیادی متمایز کرده، قدم نهادن در مبحثی است که می تواند علاقه مندان به دنیای علم و تکنولوژی را کنجکاو نماید. جهان موازی با جهان واقعی و صحنه هایی که در آن جهان وارونه شده و مفاهیم آن برای مخاطب توضیح داده می شود، از بخش های جذابی است که حداقل تا به امروز در اثری متعلق به مارول در سینما مشاهده نشده بود. خوشبختانه « دکتر استرنج » پس از معرفی توانایی های جادویی استرنج، به سرگرم کننده ترین شکل ممکن آن مفاهیم را به کار می گیرد و البته تمام تلاشش را هم بکار می گیرد تا به مخاطب اجازه ندهد خیلی به عمق بزند! خلاقیت در استفاده از جلوه های ویژه فیلم نیز با توجه به نوآوری که در بکارگیری توانایی های اَبَرقهرمانی در شخصیت اصلی داستان بوجود آمده، این فرصت را در اختیار تماشاگر قرار می دهد که پس از مدتها چیزی بیشتر از تعقیب و گریز خیابانی و متلک پرانی وسط زد و خورد ( هرچند که در اینجا هم وجود دارد اما تعداد آن کمتر است! ) ببیند. زمانی که « دکتر استرنج » جهانی متفاوت از جهان واقعی را به تصویر می کشد، مخاطب می تواند انتظار مشاهده لحظات هیجان انگیزی را داشته باشد که نسخه بهتر آن قبلاً در « تلقین » مورد استفاده قرار گرفته بود و در اینجا این مفاهیم ساده تر روایت شده است. با اینحال مانند تمام آثاری که از داستانهای مصور مارول در سینما اقتباس شده، باید اذعان کرد که بیشترین ضعف فیلم را شخصیت پردازی و بخصوص شخصیت منفی داستان که قرار است قهرمان فیلم را به چالش بکشد شامل می شود. شخصیت منفی داستان که در اینجا توسط بازیگر توانای دانمارکی مد میکلسن ایفا شده، شخصیتی است که مطابق معمول قرار بوده مرید خوبی باشد اما یکدفعه فرمان را تغییر داده و دلایل عجیب و غریب خودش را هم برای اینکار دارد. به خاطر آوردن سپردن چنین شخصیت منفی بی هویت و کلیشه ای حقیقتاً سهل است. دیگر شخصیت های مکمل داستان نیز در سایه قهرمان اصلی قرار گرفته اند و با اینکه همانند شخصیت موردو گاهی از سایه بیرون می زنند، اما فیلم خیلی زود دکتر استرنج را به تصویر باز می گرداند تا مکمل ها سهمی برای پیشبرد داستان نداشته باشند. بدترین این موارد هم شخصیت کریستین است که مشخص نیست اولین بار ایده چه کسی بود که از ریچل مک آدامز در این نقش حاشیه ای استفاده کند؛ نقشی که بهتر می بود به بازیگری گمنام سپرده شود. اما برگ برنده « دکتر استرنج » و مارول در این اقتباس سینمایی را باید بندیکت کامبربچ عنوان کرد که با حضورش در این فیلم، یک وزنه سنگین در بخش بازیگری ایجاد کرده است. کامبربچ که همانند رابرت داونی جونیور ، پیش از ورود به دنیای اَبَرقهرمانان توانایی های بازیگری خود را به خوبی در سریال « شرلوک » و تئاترهای لندن به تصویر کشیده بود، در ترسیم پرتره مغرور و کاریزماتیک دکتر استرنج بهترین عملکرد را داشته است. دیگر بازیگران مکمل فیلم همانطور که اشاره شد فرصت چندانی برای هنرنمایی نیافته اند، با اینحال چیوتل اجیوفر و تیلدا سوئینتون بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و قابل تحسین می باشند. « دکتر استرنج » توانایی سرگرم کردن مخاطبش را دارد و ویزگی های زیادی هم برای جلب رضایت تماشاگر دارد. تنوع نسبی در روایت داستان و استفاده از جلوه های ویژه خلاقانه و البته حضور بندیکت کامبربچ به عنوان ستاره اصلی فیلم، « دکتر استرنج » را به اثری مبدل می نماید که دیدنش برای طرفداران سینمای سرگرمی کاملاً ضروری به نظر می رسد. با اینحال خیلی نباید انتظار چیزی بیشتری از یک سرگرمی محض را از این فیلم داشت. تازه ترین محصول مارول هنوز هم برای اَبَرقهرمانش حاشیه امنیت کاملی ایجاد می نماید و شخصیت های مکمل و مخصوصاً منفی را چنان به حال خود رها می کند که گویی اصلاً وجودشان در داستان اضافیست! باید گفت که هدف « دکتر استرنج » سرگرم کردن مخاطب است که در این راه به موفقیت رسیده و طرفداران مارول را ناامید نخواهد کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی